صفت تفضیلی:
more doubtfulصفت عالی:
most doubtfulدودل، مردد (شخص)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
I'm doubtful about the success of this project.
در مورد موفقیت این پروژه مردد هستم.
I'm doubtful about my performance in the upcoming exam.
در مورد عملکردم در آزمون پیشرو مردد هستم.
قابل تردید، محل تردید، نامطمئن، نامحتمل، بعید (مسئله و غیره)، نامشخص، نامعلوم، مبهم (نتیجه و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It is very doubtful that he is still alive.
اصلاً معلوم نیست هنوز زنده باشد.
Today's weather is doubtful.
هوای امروز محل تردید است.
مشکوک، غیر قابل اعتماد (شخص و قضیه و غیره)
I am still doubtful about his honesty.
هنوز هم دربارهی صداقت او مشکوک هستم.
a doubtful character
شخصیت غیر قابل اعتماد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «doubtful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doubtful