Doubtless

ˈdaʊtləs ˈdaʊtləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
بی‌تردید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Doubtlessly, he is an honest man.
- بی‌شک آدم درستی است.
- She will doubtlessly bring her baby too.
- به احتمال بچه‌اش را هم خواهد آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doubtless

  1. adverb certainly; most likely
    Synonyms: absolutely, apparently, assuredly, clearly, easily, for sure, indisputably, no ifs ands or buts, of course, ostensibly, positively, precisely, presumably, probably, seemingly, supposedly, surely, truly, undoubtedly, unequivocally, unquestionably, without doubt
    Antonyms: doubted, doubtedly, dubious, improbably, questionable, uncertain, unlikely

لغات هم‌خانواده doubtless

ارجاع به لغت doubtless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doubtless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doubtless

لغات نزدیک doubtless

پیشنهاد بهبود معانی