Probably

ˈprɑːbəbli ˈprɒbəbli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more probably
  • صفت عالی:

    most probably

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2
احتمالاً، محتملاً، شاید، به احتمال زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- It will probably rain tomorrow.
- به احتمال زیاد فردا باران خواهد بارید.
- I will probably need to work late tonight.
- احتمالاً امشب تا دیروقت باید کار کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد probably

  1. adverb likely to happen
    Synonyms: apparently, as likely as not, likely, belike, assumably, as the case may be, believably, dollars to doughnuts, doubtless, expediently, feasibly, imaginably, in all likelihood, in all probability, like enough, maybe, most likely, no doubt, one can assume, perchance, perhaps, plausibly, possibly, practicably, presumably, presumptively, reasonably, seemingly, to all appearances
    Antonyms: improbably, unlikely

لغات هم‌خانواده probably

ارجاع به لغت probably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «probably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/probably

لغات نزدیک probably

پیشنهاد بهبود معانی