آخرین به‌روزرسانی:

Maybe

ˈmeɪbi ˈmeɪbi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2

شاید، احتمالاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Maybe he will come.

شاید بیاید.

Maybe he is Iran's greatest poet.

احتمال می‌رود که او بزرگ‌ترین شاعر ایران باشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Maybe it's better to meet in my house.

شاید بهتر باشد در منزل من ملاقات کنیم.

It is hot here, maybe we should open the window.

هوا گرم است، شاید بهتر باشد پنجره را باز کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maybe

  1. adverb possibly
    Synonyms:
    perhaps conceivably imaginably feasibly perchance credible obtainable as it may be it could be might be could be weather permitting can be conceivable
    Antonyms:
    certainly definitely surely

ارجاع به لغت maybe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maybe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maybe

لغات نزدیک maybe

پیشنهاد بهبود معانی