صفت تفضیلی:
more credibleصفت عالی:
most credibleمعتبر، پذیرفتنی، موثق، قابلقبول، در خور اعتماد، باورپذیر، باورکردنی (شاهد و شخص و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was a credible witness.
او شاهد معتبری بود.
His story is not credible.
داستان او باورکردنی نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «credible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/credible