صفت تفضیلی:
more impossibleصفت عالی:
most impossibleغیرممکن، امکانناپذیر، نشدنی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
It is impossible to live without water.
زندگی بدون آب غیرممکن است.
Nothing is impossible for God.
برای خدا هیچچیز غیرممکن نیست.
impossible tasks
کارهای نشدنی (غیرممکن)
It is impossible to save them.
نجات آنان امکانپذیر نیست.
an impossible request
درخواست انجامنشدنی
تحملناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an impossible situation
وضع تحملناپذیر
He was an impossible boss.
او رئیس تحملناپذیری بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impossible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impossible