آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ مرداد ۱۴۰۴

    Egregious

    ɪˈɡriːdʒəs ɪˈɡriːdʒəs

    معنی egregious | جمله با egregious

    adjective formal

    فاحش، برجسته، نمایان، آشکار (با بار منفی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The referee made an egregious error in awarding the penalty.

    داور در اعلام پنالتی اشتباه فاحشی داشت.

    The athlete's egregious unsportsmanlike behavior resulted in a suspension.

    رفتار غیرورزشی آشکار این ورزشکار منجر به محرومیت شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد egregious

    1. adjective outstandingly bad; outrageous
      Synonyms:
      gross flagrant outright arrant atrocious extreme glaring grievous heinous infamous monstrous notorious scandalous shocking stark capital deplorable insufferable intolerable nefarious preposterous rank
      Antonyms:
      minor secondary slight little

    سوال‌های رایج egregious

    معنی egregious به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «egregious» در زبان فارسی به «فاحش»، «وحشتناک» یا «عمیقاً ناپسند» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف خطا، اشتباه، رفتار یا نقصی به‌کار می‌رود که بسیار برجسته، آشکار و غیرقابل چشم‌پوشی است. «Egregious» بار معنایی شدیدی دارد و معمولاً برای مواردی به‌کار می‌رود که فراتر از خطاهای معمولی یا کوچک هستند و اثرات منفی و آسیب‌زا دارند.

    در محیط‌های آموزشی و حرفه‌ای، «egregious» برای اشاره به اشتباهات یا نقایص جدی به کار می‌رود. برای مثال، نمره‌دهی نادرست، تخلف آشکار در عملکرد کاری یا اشتباهات علمی برجسته می‌توانند به‌عنوان «egregious error» توصیف شوند. این کاربرد نشان می‌دهد که خطای مورد نظر نه تنها قابل چشم‌پوشی نیست، بلکه نیازمند توجه فوری و اصلاح جدی است.

    در محیط‌های اجتماعی و رفتاری، «egregious» برای توصیف رفتارهای غیرقابل قبول یا بی‌اخلاقی‌های آشکار نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در یک سازمان یا جامعه، رفتارهایی که قوانین، اصول یا اخلاق را به شکل بارز نقض می‌کنند، می‌توانند «egregious misconduct» نامیده شوند. این نوع استفاده نشان‌دهنده‌ی شدت تخلف و نیاز به برخورد یا اصلاح است و توجه دیگران را به جدیت موضوع جلب می‌کند.

    از منظر ادبی و توصیفی، «egregious» واژه‌ای قوی برای تأکید بر شدت یا برجستگی یک نقص یا خطاست. نویسندگان و منتقدان از آن برای برجسته کردن اشتباهات یا ضعف‌های آشکار شخصیت‌ها، عملکردها یا ایده‌ها استفاده می‌کنند. برای مثال، «The report contained egregious errors» نشان می‌دهد که گزارش دارای خطاهای جدی و غیرقابل قبول بوده است و این خطاها کاملاً برجسته و محسوس هستند.

    از نظر زبان‌شناختی و مفهومی، «egregious» واژه‌ای رسمی و قوی است که معمولاً در متون نوشتاری، رسمی و حرفه‌ای کاربرد دارد و کمتر در مکالمات روزمره استفاده می‌شود. این واژه توانایی برجسته کردن شدت خطا یا رفتار ناپسند را دارد و به متن وزن، اعتبار و تأکید می‌بخشد. استفاده درست از «egregious» نشان‌دهنده‌ی دقت در انتخاب واژه و درک اهمیت موضوع است.

    ارجاع به لغت egregious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «egregious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/egregious

    لغات نزدیک egregious

    • - egotistical
    • - egotistically
    • - egregious
    • - egress
    • - egression
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.