گذشتهی ساده:
shockedشکل سوم:
shockedسومشخص مفرد:
shocksصفت تفضیلی:
more shockingصفت عالی:
most shockingمنزجرکننده، مایه انزجار، برخورنده، موحش، تکاندهنده، بسیار بد، قبیح، شوکهکننده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the shocking news of her death
خبر تکاندهندهی مرگ او
What he said was so shocking that I can't repeat it here.
آنچه او گفت آنقدر قبیح بود که نمیتوانم آن را در اینجا تکرار کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shocking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shocking