صفت تفضیلی:
more horribleصفت عالی:
most horribleافتضاح، مزخرف، زشت، بسیار بد، ناخوشایند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Her dress looked horrible.
پیراهن او واقعاً زشت بود.
horrible weather
هوای بسیار بد
مخوف، مهیب، سهمگین، وحشتناک، ترسناک، ناگوار، موحش، فجیع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His rotten corpse was horrible.
جسد پوسیدهی او وحشتناک بود.
He committed a horrible crime.
او مرتکب جنایت فجیعی شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «horrible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/horrible