جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Frightful

ˈfraɪtfl ˈfraɪtfl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وحشتناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

a frightful scene

صحنه‌ی تکان‌دهنده

I was in a frightful hurry.

یک دنیا عجله داشتم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

What a frightful party!

چه مهمانی بدی!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frightful

adjective offensive

Synonyms:

bad awful terrible unpleasant annoying horrible shocking dreadful vile wrong wicked hideous insufferable extreme great disagreeable ghastly lewd calamitous terrific

Antonyms:

nice inoffensive delightful gentle

adjective scary, shocking

Synonyms:

terrible awful horrible dreadful fearsome shocking alarming dire grim ominous menacing intimidating daunting gruesome ghastly spooky chilling grisly horrifying petrifying direful harrowing hairy hideous repellent unnerving traumatic macabre lurid dismaying formidable portentous atrocious disquieting hair-raising inconceivable grabber morbid unspeakable appalling awesome

Antonyms:

pleasing comforting calming

لغات هم‌خانواده frightful

noun
fright, frightener

adjective
frightened, frightening, frightful

verb - transitive
frighten

adverb
frighteningly, frightfully

ارجاع به لغت frightful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «frightful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frightful

لغات نزدیک frightful

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!