فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Frightener
ˈfraɪtnər
ˈfraɪtnər
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
ترساننده (شخص یا چیزی که کسی را می‌ترساند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The roller coaster ride was a major frightener for those who were afraid of heights.
ترن هوایی برای کسانی که از ارتفاع می‌ترسیدند، ترساننده‌ای بزرگ بود.
The serial killer in the novel was a true frightener.
قاتل زنجیره‌ای در رمان ترساننده‌ای واقعی بود.
لغات هم‌خانواده frightener
-
nounfright, frightener
-
adjectivefrightened, frightening, frightful
-
verb - transitivefrighten
-
adverbfrighteningly, frightfully
ارجاع به لغت frightener
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «frightener» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frightener
لغات نزدیک frightener
- - frighten
- - frightened
- - frightener
- - frightening
- - frighteningly