قدیمی بهشدت، بسیار، خیلی، بیاندازه، حسابی (بهمنظور تأکید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher scolded the student frightfully for not completing his homework.
معلم دانشآموز را به خاطر انجام ندادن تکالیفش حسابی سرزنش کرد.
I'm frightfully sorry.
بهشدت متأسفم.
She’s frightfully smart.
او بسیار باهوش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frightfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frightfully