با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Terribly

    ˈterəbli ˈterəbli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more terribly

    • صفت عالی:

      most terribly

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adverb B2
    بسیار، خیلی، زیاد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - I am terribly sorry!
    - خیلی متأسفم!
    adverb
    به طور وحشتناک، به‌ طور مخوف
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد terribly

    1. adverb very
      Synonyms: awfully, badly, decidedly, desperately, discouragingly, disturbingly, drastically, dreadfully, exceedingly, extremely, fearfully, frightfully, gravely, greatly, highly, horribly, intensely, markedly, mightily, much, notoriously, remarkably, seriously, staggeringly, thoroughly, unbelievably, unfortunately, unhappily
      Antonyms: little

    ارجاع به لغت terribly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «terribly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terribly

    لغات نزدیک terribly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی