Decidedly

dɪˈsaɪdɪdli dɪˈsaɪdɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adverb
به مقدار زیاد، به‌طور آشکار، بسیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adverb
مصممانه، با اراده‌ی راسخ، با عزم جزم
adverb
قطعی، به‌طور مسلم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decidedly

  1. adverb certainly
    Synonyms: absolutely, bloody, by all means, clearly, decisively, determinedly, distinctly, downright, emphatically, flat out, for a fact, in spades, no catch, no holds barred, no ifs ands or buts, no mistake, no strings attached, of course, positively, powerful, real, really, right, straight out, strongly, sure, surely, terribly, terrifically, unequivocally, unmistakably

لغات هم‌خانواده decidedly

ارجاع به لغت decidedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decidedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decidedly

لغات نزدیک decidedly

پیشنهاد بهبود معانی