آخرین به‌روزرسانی:
Unmistakably
ˌʌnmɪˈsteɪkəbli
ˌʌnmɪˈsteɪkəbli
توضیحات:
این قید به‌صورتِ unmistakeably نیز نوشته می‌شود اما این املا چندان رایج نیست.
معنی unmistakably | جمله با unmistakably
adverb
به‌طور آشکار، به‌طور بارز، به‌طور محرز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His accent was unmistakably British.
لهجه‌ی او به‌طور بارز بریتیش بود.
I saw her there unmistakably.
به‌طور محرز او را آنجا دیدم.
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unmistakably
-
adverb in a signal mannerSynonyms:
لغات هم‌خانواده unmistakably
-
nounmistake
-
adjectivemistaken, unmistakable
-
verb - transitivemistake
-
adverbunmistakably, mistakenly
ارجاع به لغت unmistakably
از آنجا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «unmistakably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unmistakably
لغات نزدیک unmistakably
- - unmindful
- - unmistakable
- - unmistakably
- - unmitigated
- - unmitigated disaster