Remarkably

    rɪˈmɑːrkəbli rɪˈmɑːkəbli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    B2
    به‎‌طور قابل‌توجه، به‌طور حیرت‌انگیز، به‌طور فوق‌العاده، به‌طور عالی، به‌طور جالب‌توجه، به‌طور قابل ملاحظه‌، به‌طور برجسته، به‌طور چشمگیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Remarkably, she wasn't hurt in the crash.
    - به‌طور حیرت‌انگیز، او در این تصادف آسیب ندیده است.
    - You have performed remarkably.
    - عملکرد قابل ملاحظه‌ای داشته‌ای.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد remarkably

    1. adverb In a manner or to a degree that is unusual
      Synonyms: unusually, extraordinarily, exceptionally, singularly, signally, uncommonly, outstandingly, unmistakably, unco
      Antonyms: unremarkably
    2. adjective To an unusual degree
      Synonyms: notably

    لغات هم‌خانواده remarkably

    ارجاع به لغت remarkably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «remarkably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/remarkably

    لغات نزدیک remarkably

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند