فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Notably

    ˈnəʊtəbli ˈnəʊtəbli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    • adverb C1
      به‌ طور برجسته، به طور قابل ‌ملاحظه
      • - he was notably impressed
      • - او به طور قابل ملاحظه‌ای تحت تاثیر قرار گرفته بود.
      • - the newspapers are notably biased.
      • - روزنامه‌ها به طور قابل ملاحظه‌ای متعصب‌اند.
    • adverb
      به‌ ویژه، به‌ خصوص، علی‌الخصوص
      • - other powers, notably Britain and the United States
      • - دیگر قدرت‌ها به خصوص بریتانیا و ایالات متحده
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد notably

    1. adverb especially
      Synonyms: conspicuously, distinctly, exceedingly, exceptionally, extremely, greatly, highly, hugely, markedly, noticeably, outstandingly, particularly, prominently, remarkably, reputably, signally, strikingly, uncommonly, very
      Antonyms: insignificantly, unnotably, unremarkably

    ارجاع به لغت notably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «notably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notably

    لغات نزدیک notably

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری