فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Markedly

ˈmɑːrkɪdli ˈmɑːkɪdli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌وضوح، آشکارا، به‌طور قابل‌ملاحظه، به‌طور قابل‌توجه، به‌طور مشخص، به‌طور محسوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She has markedly changed her eating habits.

او به‌وضوح عادات غذایی‌اش را تغییر داده است.

Johnson and Rivera have markedly different leadership styles.

جانسون و ریورا به‌طور محسوس سبک‌های رهبری متفاوتی دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد markedly

  1. adverb distinctly
    Synonyms:
    clearly obviously especially noticeably particularly decidedly evidently greatly considerably notably strikingly manifestly patently conspicuously outstandingly remarkably signally to a great extent
    Antonyms:
    indistinctly unmarkedly

لغات هم‌خانواده markedly

  • adverb
    markedly

ارجاع به لغت markedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «markedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/markedly

لغات نزدیک markedly

پیشنهاد بهبود معانی