آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Noticeably

ˈnoʊt̬ɪsəbli ˈnəʊtɪsəbli

معنی noticeably | جمله با noticeably

adverb

به‌طور محسوس، به‌طور مشهود، به‌طور مشخص، به‌طور قابل‌ملاحظه، به‌طور قابل‌توجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Ellen had become noticeably thinner.

اِلن به‌طور محسوسی لاغرتر شده بود.

This summer is noticeably warmer than previous ones.

تابستان امسال به‌طور قابل توجهی گرم‌تر از تابستان‌های پیشین است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد noticeably

  1. adverb in a noticeable manner
    Synonyms:
    observably perceptibly

لغات هم‌خانواده noticeably

  • adverb
    noticeably

ارجاع به لغت noticeably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noticeably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/noticeably

لغات نزدیک noticeably

پیشنهاد بهبود معانی