با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Noticeable

ˈnoʊt̬ɪsəbl ˈnəʊtəsəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more noticeable
  • صفت عالی:

    most noticeable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
قابل‌ملاحظه، قابل‌توجه، برجسته، چشمگیر، مشهود، محسوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a noticeable increase in incomes
- افزایش چشمگیر درآمدها
- Her new hairstyle was quite noticeable and received many compliments.
- مدل موهای جدید او کاملاً مشهود بود و مورد تعریف‌های بسیاری قرار گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noticeable

  1. adjective conspicuous, evident
    Synonyms: apparent, appreciable, arresting, arrestive, big as life, can’t miss it, clear, distinct, eye-catching, manifest, marked, notable, noteworthy, observable, obvious, open and shut, outstanding, palpable, patent, perceptible, plain, pointed, prominent, remarkable, salient, sensational, signal, spectacular, striking, under one’s nose, unmistakable
    Antonyms: forgotten, inconspicuous, obscure, overlooked, unnoticeable

لغات هم‌خانواده noticeable

ارجاع به لغت noticeable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noticeable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noticeable

لغات نزدیک noticeable

پیشنهاد بهبود معانی