آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Salient

ˈseɪliənt ˈseɪliənt

معنی salient | جمله با salient

noun adjective

برجسته، نمایان، رو به بیرون، (به‌زبان شوخی) جست‌و‌خیز‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a salient animal

جانور جهنده

a salient fish

ماهی جهنده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a salient spring

چشمه‌ی جوشنده

Her nose was salient and pointed.

بینی او برآمده و نوکدار بود.

some of the salient features of her speech

برخی از نکات برجسته‌ی نطق او

There are salients all along the front.

در تمام طول جبهه خطوط نفوذی قرار دارد.

salient point

نقطه‌ی تیز

salient angle

زاویه‌ی محدب

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد salient

ارجاع به لغت salient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salient

لغات نزدیک salient

پیشنهاد بهبود معانی