مهم بودن، برجسته بودن، اهمیت، برتری، قابل توجه بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The salience of her argument made it impossible to ignore.
قابل توجه بودن استدلالش، نادیده گرفتن آن را غیرممکن کرد.
The salience of the statistics highlighted the urgency of addressing the problem.
اهمیت آمارها، فوریت رسیدگی به این مشکل را مورد تاکید قرار میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «salience» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salience