فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Salience

ˈseɪlɪəns ˈseɪlɪəns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal

مهم بودن، برجسته بودن، اهمیت، برتری، قابل توجه بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The salience of her argument made it impossible to ignore.

قابل توجه بودن استدلالش، نادیده گرفتن آن را غیرممکن کرد.

The salience of the statistics highlighted the urgency of addressing the problem.

اهمیت آمارها، فوریت رسیدگی به این مشکل را مورد تاکید قرار می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salience

  1. noun the state of being salient
    Synonyms:
    saliency strikingness

ارجاع به لغت salience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salience

لغات نزدیک salience

پیشنهاد بهبود معانی