آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Signal

    ˈsɪɡnl ˈsɪɡnl

    گذشته‌ی ساده:

    signalled

    شکل سوم:

    signalled

    سوم‌شخص مفرد:

    signals

    وجه وصفی حال:

    signalling

    شکل جمع:

    signals

    معنی signal | جمله با signal

    noun countable B2

    علامت، نشان، راهنما، اخطار، آژیر

    a bugle signal to attack

    شیپور به نشان حمله

    a signal that warns of an air raid

    آژیری که حمله‌ی هوایی را اخطار می‌دهد

    verb - transitive verb - intransitive

    علامت دادن، با اشاره رساندن، خبر دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    He signalled his wife to leave the room.

    به زنش اشاره کرد که اتاق را ترک کند.

    He signalled the fleet to turn back.

    به ناوگان علامت داد که برگردند.

    adjective

    قابل توجه، چشمگیر

    a signal achievement

    موفقیت چشمگیر

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد signal

    1. adjective extraordinary, outstanding
      Synonyms:
      notable noticeable remarkable prominent exceptional distinguished outstanding conspicuous famous significant striking eminent memorable marked peculiar individual characteristic renowned momentous noteworthy arresting arrestive illustrious distinctive eye-catching salient pronounced
      Antonyms:
      insignificant unimpressive unexceptional unnoteworthy
    1. noun indication; authorization
      Synonyms:
      sign indication cue token mark indicator gesture nod flag alert alarm go-ahead okay green light beacon high sign flare movement blinker wink omen bleep SOS mayday tocsin
    1. verb indicate; give a sign to
      Synonyms:
      indicate sign gesture motion wave warn communicate nod beckon flag flash gesticulate wink semaphore signalize

    لغات هم‌خانواده signal

    noun
    sign, signal, signatory, signature, signing, signaler
    adjective
    signed
    verb - transitive
    sign, signal
    adverb
    signally

    سوال‌های رایج signal

    گذشته‌ی ساده signal چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده signal در زبان انگلیسی signalled است.

    شکل سوم signal چی میشه؟

    شکل سوم signal در زبان انگلیسی signalled است.

    شکل جمع signal چی میشه؟

    شکل جمع signal در زبان انگلیسی signals است.

    وجه وصفی حال signal چی میشه؟

    وجه وصفی حال signal در زبان انگلیسی signalling است.

    سوم‌شخص مفرد signal چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد signal در زبان انگلیسی signals است.

    ارجاع به لغت signal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «signal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/signal

    لغات نزدیک signal

    • - sign up for a course
    • - signage
    • - signal
    • - signal corps
    • - signal distance
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.