فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nod

nɑːd nɒd

گذشته‌ی ساده:

nodded

شکل سوم:

nodded

سوم‌شخص مفرد:

nods

وجه وصفی حال:

nodding

شکل جمع:

nods

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive B2

تکان دادن سر به علامت توافق، سر تکان دادن، با سر اشاره کردن، تکان خوردن

When he saw me, he smiled and nodded.

مرا که دید لبخند زد و سری تکان داد.

My father nodded in agreement.

پدرم به نشان موافقت سر خود را جنباند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

All night, the top branches of the tree nodded in the wind.

سرشاخه‌های درخت همه‌ی شب در باد تکان می‌خوردند.

When I asked the dying man if he wanted some water, he nodded.

وقتی که از مرد درحال نزع پرسیدم آیا آب می‌خواهد، او سرش را به معنی مثبت تکان داد.

noun countable

تکان سر، توافق و رضایت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to get the nod

با توافق روبه‌رو شدن، پذیرفته‌شدن

to give the nod

رضایت دادن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nod

  1. noun gesture of the head
    Synonyms:
    sign signal greeting acknowledgment yes affirmative acceptance indication beckon bow salute inclination permission dip
  1. verb gesture with head
    Synonyms:
    agree approve consent acknowledge recognize respond greet signal indicate assent say yes beckon bow sign concur bend salute duck dip acquiesce curtsy
  1. verb fall asleep
    Synonyms:
    sleep doze nap drowse drift off drift be sleepy slump droop become inattentive

Phrasal verbs

nod off

چرت‌ زدن، به خواب فرو رفتن

nod out

(عامیانه) از حال رفتن (در اثر استعمال مواد مخدر)، بی‌هوش شدن

Idioms

a nod is as good as a wink (to a blind horse)

عاقل را اشاره‌ای بس است، اشاره نیاز به توضیح ندارد

have a nodding acquaintance with someone (or something)

با کسی (یا چیزی) از دور آشنایی داشتن، کمی شناختن

homer (sometimes) nods

حتی هومر (نویسنده‌ی بزرگ یونانی) هم گاهی دچار لغزش شده، همه‌کس جایزالخطا است

on the nod

(انگلیس - عامیانه) 1- با توافق رسمی و بدون جروبحث، (به تصویت رسیده) با سرتکان دادن حضار 2- نسیه، پسادست، (خرید)قسطی

ارجاع به لغت nod

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nod» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nod

لغات نزدیک nod

پیشنهاد بهبود معانی