فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Greeting

ˈɡriːtɪŋ ˈɡriːtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

greeted

شکل سوم:

greeted

سوم‌شخص مفرد:

greets

شکل جمع:

greetings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B1

احترام، درود، سلام، سلام‌کننده، احترام‌کننده، تبریک، (در جمع) تبریکات، درود، تهنیت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The greeting he received was warm and sincere.

خوش آمدی که نسبت به او شد گرم و صمیمانه بود.

Nowruz greetings

تبریکات نوروز

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Give my greetings to your father.

سلام مرا به پدرتان برسانید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد greeting

  1. noun welcome; message of kindness
    Synonyms:
    hello hi salutation acknowledgment address regards reception notice attention best wishes good wishes compliments card letter note salute nod hail ovation aloha howdy ciao how-do-you-do speaking to testimonial accosting heralding ushering in what’s happening high five highball blow respects salaam rumble compellation
    Antonyms:
    goodbye farewell

ارجاع به لغت greeting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «greeting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/greeting

لغات نزدیک greeting

پیشنهاد بهبود معانی