شکل جمع:
attentionsتوجه، حواس، دقت، حواس جمعی، عنایت
Please pay attention.
لطفاً توجه بفرمایید.
The matter will receive his immediate attention.
مطلب مورد توجه فوری او قرار خواهد گرفت.
His red shirt drew my attention.
پیراهن قرمز او توجه مرا جلب کرد.
ادب و نزاکت، ملاحظه ی دیگران، خاطرخواهی، محبت، لطف، علاقه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the suitor's attentions to his fiancee
توجهات خواستگار نسبت به نامزدش
She was flattered by all the attention he was giving her.
دختر خرسند از محبتی بود که آن مرد به او میکرد.
رسیدگی، مراقبت
The house needs more attention.
این خانه نیاز به رسیدگی بیشتری دارد.
Attention to customers is increasingly important.
رسیدگی به نیازهای مشتری بسیار بااهمیت است.
(ارتش) خبردار، فرمان خبردار، به جای خود، حاضرباش
to stand at attention
به حالت خبردار ایستادن
Attention!
خبردار!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attention» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attention