شکل جمع:
recognitionsسیاست به رسمیت شناختن (کشور و رژیم سیاسی و غیره)
The recognition of the new government was met with mixed reactions from the international community.
به رسمیت شناختن حکومت جدید با واکنشهای متفاوتی از سوی جامعهی جهانی مواجه شد.
The country's recognition as an independent nation was a significant milestone in its history.
به رسمیت شناختن این کشور بهعنوان یک کشور مستقل، نقطهی عطف مهمی در تاریخ آن بود.
قدردانی، پاس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The young writer received much recognition.
نویسندهی جوان مورد قدردانی زیاد قرار گرفت.
a gift in recognition of several years of service
هدیه به پاس خدمات چندین ساله
شناسایی، شناخت، تشخیص، به جا آوردن (برای اشاره به شخص)
the recognition of a genuine diamond
تشخیص الماس حقیقی
the recognition of a former friend
به جا آوردن یک دوست سابق
The car accident changed her face beyond recognition.
تصادف اتومبیل صورتش را آنقدر عوض کرده بود که نمیشد او را شناخت.
تکنولوژی تشخیص
Optical character recognition is a technology that converts printed text into digital data.
تشخیص نویسهی نوری فناوریای است که متن چاپشده را به دادههای دیجیتال تبدیل میکند.
Magnetic ink character recognition is commonly used in banking for processing checks.
از تشخیص نویسهی جوهر مغناطیسی معمولاً در بانکداری برای پردازش چک استفاده میشود.
تشخیصناپذیر، نشناختنی
به شکرانهی، به قدردانی از
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «recognition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recognition