امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Awareness

əˈwernəs əˈweənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
آگاهی، اطلاع، هوشیاری، باخبری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the students' political awareness.
- آگاهی سیاسی دانشجویان.
- heightening the citizen's awareness.
- بالا بردن (سطح) آگاهی شهروندان.
noun uncountable
معرفت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد awareness

  1. noun knowledge
    Synonyms: acquaintance, acquaintanceship, alertness, aliveness, appreciation, apprehension, attention, attentiveness, cognizance, comprehension, consciousness, discernment, enlightenment, experience, familiarity, information, keenness, mindfulness, perception, realization, recognition, sensibility, sentience, understanding
    Antonyms: ignorance, insensitivity, unconsciousness

لغات هم‌خانواده awareness

  • noun
    awareness
  • adjective
    aware

ارجاع به لغت awareness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awareness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/awareness

لغات نزدیک awareness

پیشنهاد بهبود معانی