فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Away

əˈweɪ əˈweɪ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective adverb interjection A2

کنار، یک‌سو، به یک طرف، دور از، خارج، بیرون از، غایب، در سفر، بی‌درنگ، پیوسته، به‌طور پیوسته، متصل، مرتب، از آنجا، از آن زمان، پس از آن، بعد، از آن روی، غایب، رفته، بیرون، دورافتاده، دور، فاصله‌‌دار، ناجور، متفاوت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

to go away

دورشدن، رفتن

to run away

فرار کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to put tools away

ابزار را در جای خود قرار دادن (کنار گذاشتن)

to look away

به طرفی دیگر نگاه کردن

to turn away

به یک‌سو پیچیدن، منحرف شدن

away behind

بسیار عقب

to clear snow away

برف‌ها را جمع کردن (کنار زدن)

The sound faded away.

صدا محو شد.

Fire away!

آتش کن!

He worked away all night.

تمام شب یکسره کار کرد.

Reza is away.

رضا رفته (نیست یا در محل نیست).

two kilometers away

دو کیلومتر (فاصله)

an away game

مسابقه در محل حریف

Away with the book!

کتاب را ببر!، کتاب برود!

He gave away the secret.

راز را فاش کرد.

He gave away all of his money.

همه‌ی پولش را به این و آن داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد away

  1. adverb in another direction; at a distance
    Synonyms:
    elsewhere aside apart off out of the way distant afar abroad beyond absent not present far away far off over hence from here forth to one side far afield far remote
  1. adverb continuously
    Synonyms:
    repeatedly endlessly forever continuously incessantly relentlessly tirelessly without stopping without break without end without rest on and on unremittingly interminably

Phrasal verbs

to give away

دادن، بخشیدن، فاش کردن

to wear away

فرسودن، ساییدن

Idioms

away with!

(معمولاً به صورت امر و بدون فعل) ببر!، بیا!، برو!

away we go!

برویم!، بزن بریم!

ارجاع به لغت away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/away

لغات نزدیک away

پیشنهاد بهبود معانی