امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Afar

əˈfɑːr əˈfɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
از دور، دورا دور، (بیشتر قبل از آن from و بعد از آن off می‌آید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- from afar
- از دور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد afar

  1. adverb a great distance away
    Synonyms:
    distant far away far off remote
    Antonyms:
    close near

ارجاع به لغت afar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «afar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/afar

لغات نزدیک afar

پیشنهاد بهبود معانی