Aside

əˈsaɪd əˈsaɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    asides

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb B2
به کنار، جداگانه، به یک طرف، جدا از دیگران، در خلوت، گذشته از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Pull the curtain aside!
- پرده را کنار بکش!
- Put this book aside for me.
- این کتاب را برایم کنار بگذارید.
- Let us lay this proposal aside temporarily.
- بیایید موقتاً این پیشنهاد را کنار بگذاریم.
- Joking aside, are you coming or not?
- شوخی به کنار، آمدنی هستی یا نه؟
- Aside from Ali, everyone came late.
- بجز علی همه دیر آمدند.
- Aside from sports, what else are you interested in?
- به غیر از ورزش به چه چیز دیگری علاقه‌مندی؟
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
صحبت تنها
noun countable
(در نمایش) حرف های هنرپیشه که حضار می شنوند ولی سایر بازیگران روی صحنه نمی شنوند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aside

  1. adverb away from; to the side
    Synonyms:
    away apart near nearby beside alongside abreast out down sidewise alone separately privately by oneself in isolation afar out of the way neck and neck in reserve
    Antonyms:
    middle
  1. noun confidential statement
    Synonyms:
    tangent digression departure discursion parenthesis interpolation interposition throwaway

Collocations

  • aside from

    1- بجز، باستثنای

    2- به علاوه، علاوه بر

Idioms

  • take someone aside

    کسی را (برای مذاکره یا پند و غیره) به کناری کشیدن

ارجاع به لغت aside

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aside» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aside

لغات نزدیک aside

پیشنهاد بهبود معانی