آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Separately

ˈseprətli ˈseprətli

معنی separately | جمله با separately

adverb B2

به‌طور جداگانه، جداجدا، جدا از هم، مستقلاً، به‌صورت مجزا، سواسوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I think they'd better deal with these two points separately.

به نظر من بهتر است این دو نکته را به‌طور جداگانه بررسی کنند.

I visited my new colleagues separately.

من جداجدا همکاران جدیدم را ملاقات کردم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد separately

  1. adverb alone, individually
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده separately

سوال‌های رایج separately

معنی separately به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «separately» در زبان فارسی به «به‌طور جداگانه» یا «جدا از هم» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «separately» یک قید در زبان انگلیسی است که برای بیان انجام یک کار یا رخداد مستقل از چیز یا فرد دیگر به کار می‌رود. این کلمه نشان می‌دهد که موضوع مورد نظر ارتباطی مستقیم یا ترکیبی با دیگر عناصر ندارد و به‌صورت مستقل اتفاق می‌افتد. هنگامی که می‌گوییم کاری «separately» انجام شده است، به این معناست که هر بخش یا هر فرد بدون وابستگی یا اختلاط با دیگری نقش خود را ایفا کرده است. بنابراین، «separately» مفهومی است که هم در زندگی روزمره و هم در زمینه‌های علمی، فلسفی و فنی کاربرد فراوانی دارد.

در زندگی روزمره، «separately» اغلب برای توضیح شرایطی استفاده می‌شود که افراد یا اشیا به‌طور مستقل عمل می‌کنند. برای مثال، وقتی در یک رستوران چند نفر غذا سفارش می‌دهند و می‌خواهند هزینه را «separately» پرداخت کنند، به این معناست که هر کس مسئول پرداخت سهم خود است. همین موضوع در روابط اجتماعی یا خانوادگی نیز دیده می‌شود؛ گاهی لازم است افراد به‌طور جداگانه تصمیم بگیرند یا اقدامی انجام دهند تا استقلال و مسئولیت‌پذیری هر شخص آشکار شود.

در علوم مختلف نیز «separately» نقش مهمی ایفا می‌کند. در ریاضیات و آمار، گاهی داده‌ها «separately» تحلیل می‌شوند تا نتایج دقیق‌تری به دست آید. در شیمی، بررسی مواد به‌طور «separately» پیش از ترکیب آن‌ها، بخش مهمی از فرایند آزمایشگاهی محسوب می‌شود. حتی در علوم انسانی، مطالعه‌ی یک پدیده به‌طور «separately» از دیگر عوامل، به پژوهشگران کمک می‌کند تا لایه‌های عمیق‌تر آن را بشناسند. به بیان دیگر، جدا کردن اجزا و بررسی مستقل آن‌ها یکی از روش‌های بنیادی برای شناخت بهتر پدیده‌هاست.

از منظر فلسفی، «separately» می‌تواند بیانگر استقلال وجودی یا هویتی اشیا و موجودات باشد. فیلسوفان گاه درباره‌ی این بحث کرده‌اند که آیا پدیده‌ها را می‌توان «separately» مورد توجه قرار داد یا همواره بخشی از یک کل بزرگ‌تر هستند. این دیدگاه، پرسش‌هایی بنیادین درباره‌ی ارتباط میان جزء و کل ایجاد می‌کند. بنابراین، «separately» تنها یک قید ساده نیست، بلکه مفهومی است که می‌تواند به سطوح عمیق‌تری از اندیشه و تحلیل نیز راه پیدا کند.

باید گفت که واژه‌ی «separately» علاوه بر کاربردهای عملی و روزمره، حامل پیام مهمی درباره‌ی استقلال و هویت مستقل اجزا در جهان است. خواه در زندگی شخصی باشد، خواه در پژوهش‌های علمی یا تأملات فلسفی، «separately» ما را به یاد می‌آورد که هر جزء از کل می‌تواند معنایی خاص و ارزشمند داشته باشد. این واژه تأکید می‌کند که گاهی برای درک کامل یک پدیده، باید آن را جدا از سایر عوامل بررسی کنیم و به آن فرصت دهیم تا ویژگی‌های منحصر به فرد خود را آشکار سازد.

ارجاع به لغت separately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «separately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/separately

لغات نزدیک separately

پیشنهاد بهبود معانی