سومشخص مفرد:
separatesوجه وصفی حال:
separatingجداشده (زن و شوهر که هنوز بهطور رسمی طلاق نگرفتهاند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The separated couple decided to file for divorce after months of arguments.
زوج جداشده پس از ماهها مشاجره تصمیم به طلاق گرفتند.
The separated couple has agreed to divide their assets fairly.
زوج جداشده توافق کردهاند که داراییهای خود را عادلانه تقسیم کنند.
جدازهم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The separated sections of the puzzle made it difficult to complete.
بخشهای جدازهم پازل تکمیل آن را دشوار میکرد.
The separated ingredients were carefully combined in the recipe.
مواد جدازهم با دقت در دستور غذا ترکیب شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «separated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/separated