سومشخص مفرد:
isolatesوجه وصفی حال:
isolatingصفت تفضیلی:
more isolatedصفت عالی:
most isolatedجدا، تنها، تک، منفرد، مجزا، منزوی، دورافتاده، گوشهگیر، تکافتاده، ایزولهشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The patient was placed in an isolated room to prevent the spread of infection.
بیمار برای جلوگیری از شیوع عفونت در اتاقی ایزولهشده بستری شده بود.
The isolated island was only accessible by boat.
جزیرهی دورافتاده تنها با قایق قابلدسترسی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «isolated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/isolated