با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Isolated

ˈaɪsəleɪtɪd ˈaɪsəleɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    isolates
  • وجه وصفی حال:

    isolating
  • صفت تفضیلی:

    more isolated
  • صفت عالی:

    most isolated

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
جدا، تنها، تک، منفرد، مجزا، منزوی، دورافتاده، گوشه‌گیر، تک‌افتاده، ایزوله‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The patient was placed in an isolated room to prevent the spread of infection.
- بیمار برای جلوگیری از شیوع عفونت در اتاقی ایزوله‌شده بستری شده بود.
- The isolated island was only accessible by boat.
- جزیره‌ی دورافتاده تنها با قایق قابل‌دسترسی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد isolated

  1. adjective unique; private
    Synonyms: abandoned, abnormal, alone, anomalous, apart, backwoods, confined, deserted, detached, exceptional, far-out, forsaken, hidden, incommunicado, lonely, lonesome, off beaten track, outlying, out-of-the-way, random, remote, retired, screened, secluded, segregated, sequestered, single, solitary, special, stranded, unaccompanied, unfrequented, unrelated, untypical, unusual, withdrawn
    Antonyms: included, incorporated, mingling, public

لغات هم‌خانواده isolated

ارجاع به لغت isolated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «isolated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/isolated

لغات نزدیک isolated

پیشنهاد بهبود معانی