آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Unfrequented

ʌnˈfriːkwəntəd / / ˌʌnfrɪˈkwen- ˌʌnfrɪˈkwentɪd

معنی unfrequented

بدون آمدورفت، دورافتاده، تکرارنشدنی، غیرمکرر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unfrequented

  1. adjective empty of people

ارجاع به لغت unfrequented

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfrequented» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unfrequented

لغات نزدیک unfrequented

پیشنهاد بهبود معانی