با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unfounded

ʌnˈfaʊndɪd ʌnˈfaʊndɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌اساس، بی‌پایه، بی‌اصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unfounded

  1. adjective not based on fact
    Synonyms: baseless, bottomless, deceptive, fabricated, fallacious, false, foundationless, gratuitous, groundless, idle, illogical, mendacious, misleading, off-base, spurious, trumped up, uncalled-for, unjustified, unproven, unreal, unsubstantiated, untrue, untruthful, unwarranted, vain, without basis, without foundation
    Antonyms: founded, justified, proven, substantiated, supported

ارجاع به لغت unfounded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfounded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unfounded

لغات نزدیک unfounded

پیشنهاد بهبود معانی