آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fallacious

fəˈleɪʃəs fəˈleɪʃəs

معنی fallacious | جمله با fallacious

adjective formal

غلط، اشتباه، نادرست، موهوم، بی‌اساس، بی‌پایه

His fallacious interpretation of the data led to a flawed conclusion.

تفسیر نادرست او از داده‌ها به نتیجه‌ای معیوب منجر شد.

Fallacious stereotypes often arise from ignorance and misinformation.

کلیشه‌های اشتباه اغلب از ناآگاهی و اطلاعات نادرست منشأ می‌گیرند.

adjective formal

سفسطه‌آمیز، مغلطه‌آمیز، مغالطه‌آمیز، واهی، گمراه‌کننده، فریبنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

His fallacious arguments failed to convince the audience.

استدلال او مغالطه‌آمیز و بی‌اساس بود.

The fallacious hope of an easy victory led to their downfall.

امید واهی به پیروزی آسان به سقوط آن‌ها انجامید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fallacious

ارجاع به لغت fallacious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fallacious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fallacious

لغات نزدیک fallacious

پیشنهاد بهبود معانی