امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Illogical

ɪˈlɑːdʒɪkl ɪˈlɒdʒɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غیرمنطقی، ناحسابی، زور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His reasoning was illogical.
- استدلال او غیرمنطقی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد illogical

  1. adjective not making sense
    Synonyms:
    absurd casuistic cockeyed fallacious false fatuous faulty groundless hollow implausible inconclusive incongruous inconsequent inconsistent incorrect invalid irrational irrelevant mad meaningless not following nutty off the wall preposterous screwy self-contradictory senseless sophistic sophistical specious spurious unconnected unproved unreasonable unscientific unsound unsubstantial untenable wacky without basis without foundation
    Antonyms:
    correct logical meaningful rational reasonable right sensible

ارجاع به لغت illogical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illogical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/illogical

لغات نزدیک illogical

پیشنهاد بهبود معانی