امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Senseless

ˈsensləs ˈsensləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more senseless
  • صفت عالی:

    most senseless

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
بی‌حس، بی‌معنی، احمق، احمقانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The blow knocked him senseless.
- ضربه او را بی‌هوش کرد.
- a senseless tradition
- یک سنت بی‌معنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد senseless

  1. adjective silly, meaningless
    Synonyms:
    absurd asinine batty crazy daft doublespeak double talk fatuous flaky foolish idiotic illogical imbecilic inane incongruous inconsistent insignificant irrational ludicrous mad mindless moronic nonsensical nutty pointless purportless purposeless ridiculous simple stupid trivial unimportant unintelligent unmeaning unreasonable unsound unwise wacky without rhyme or reason
    Antonyms:
    feeling intelligent rational reasonable sensible wise

لغات هم‌خانواده senseless

ارجاع به لغت senseless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «senseless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/senseless

لغات نزدیک senseless

پیشنهاد بهبود معانی