فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unmeaning

ʌnˈminɪŋ ʌnˈminɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    بی‌معنی، پوچ، چرند، جفتگ، نامفهوم، بی‌اهمیت، بی‌هوش، بی‌عقل، ساده، احمق، کم‌عمق
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت unmeaning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unmeaning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unmeaning

لغات نزدیک unmeaning

پیشنهاد بهبود معانی