امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sensibility

ˌsensəˈbɪləti ˌsensəˈbɪləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun C2
حساسیت، احساس و درک، هش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- tactile sensibility
- سوهشمندی پرماسی، حساسیت لامسه‌ای
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sensibility

  1. noun responsiveness; ability to feel
    Synonyms:
    affection appreciation awareness discernment emotion feeling gut reaction heart insight intuition judgment keenness perceptiveness rationale sensation sense sensitiveness sensitivity sentiment susceptibility taste vibes
    Antonyms:
    apathy indifference insensibility lethargy

لغات هم‌خانواده sensibility

ارجاع به لغت sensibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sensibility

لغات نزدیک sensibility

پیشنهاد بهبود معانی