آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Appreciation

    əˌpriːʃiˈeɪʃn əˌpriːʃiˈeɪʃn

    شکل جمع:

    appreciations

    معنی appreciation | جمله با appreciation

    noun uncountable B2

    قدردانی، تقدیر، سپاسگزاری، امتنان

    She smiled in appreciation.

    به نشانه‌ی قدردانی لبخند زد.

    This gift is a token of our appreciation for your services.

    این هدیه نشانه‌ای از تقدیر ما از خدمات شما است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They expressed their appreciation.

    آنان (مراتب) امتنان خود را ابراز داشتند.

    He would be the first to show his appreciation.

    او اولین کسی است که مراتب سپاسگزاری خود را بروز می‌دهد.

    noun uncountable

    افزایش، بالا رفتن (قیمت و ارزش و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    the appreciation in the price of stocks

    افزایش بهای سهام

    the appreciation of the dollar against the pound

    افزایش ارزش دلار در برابر پوند

    noun uncountable

    نقد، بررسی، ارزیابی

    a full appreciation of the risks involved

    ارزیابی کامل مخاطرات مورد بحث

    A full appreciation of the professor's life and work will be published in The Scotsman tomorrow.

    بررسی کامل زندگی و کار استاد فردا در روزنامه‌ی اسکاتسمن منتشر خواهد شد.

    noun uncountable

    درک، فهم، شناخت (کامل)

    His speech revealed an appreciation of Shakespeare's works.

    نطق او گویای تبحر او در آثار شکسپیر بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد appreciation

    1. noun thankfulness
      Synonyms:
      thanks gratitude gratefulness acknowledgment recognition obligation indebtedness tribute testimonial
      Antonyms:
      disregard neglect criticism disparagement
    1. noun increase in worth
      Synonyms:
      rise growth improvement gain enhancement inflation
      Antonyms:
      decrease loss
    1. noun recognition of worth
      Synonyms:
      understanding respect regard recognition knowledge esteem awareness love affection admiration enjoyment comprehension perception realization attraction sensitivity valuation assessment estimation appraisal grasp liking sensitiveness sympathy sensibility responsivenesss cognizance relish aesthetic sense high regard

    لغات هم‌خانواده appreciation

    • noun
      appreciation
    • adjective
      appreciable, appreciative
    • verb - transitive
      appreciate
    • adverb
      appreciably, appreciatively

    سوال‌های رایج appreciation

    شکل جمع appreciation چی میشه؟

    شکل جمع appreciation در زبان انگلیسی appreciations است.

    ارجاع به لغت appreciation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «appreciation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/appreciation

    لغات نزدیک appreciation

    • - appreciate
    • - appreciate someone’s point of view
    • - appreciation
    • - appreciative
    • - appreciatively
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.