با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Thanks

θæŋks θæŋks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    thanked
  • شکل سوم:

    thanked
  • وجه وصفی حال:

    thanking

توضیحات

مخفف این لغت در حالت عامیانه thx است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural A1
سپاس، تشکر، امتنان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- We gave him our thanks for his kindness.
- به‌دلیل مهربانی‌اش از او سپاس‌گزاری کردیم.
interjection
سپاس، متشکرم، سپاسمندم، سپاس‌گزارم
- Thanks a lot.
- خیلی متشکرم، سپاس فراوان
- No, thanks!
- نه، سپاس‌گزارم!
- Thanks to the rain, the game was cancelled.
- به واسطه‌ی باران، مسابقه تعطیل شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thanks

  1. noun spoken or written appreciation
    Synonyms: acknowledgment, benediction, blessing, credit, grace, gramercy, gratefulness, gratitude, praise, recognition, thankfulness, thanksgiving, thank you note
    Antonyms: criticism

Idioms

لغات هم‌خانواده thanks

ارجاع به لغت thanks

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thanks» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thanks

لغات نزدیک thanks

پیشنهاد بهبود معانی