امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Reticence

    ˈretəsəns ˈretɪsns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    ( reticency )خاموشی، سکوت، کم‌گویی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد reticence

    1. noun The keeping of one's thoughts and emotions to oneself
      Synonyms:
      restraint control reserve self-control self-restraint taciturnity uncommunicativeness
    1. noun Reserve in speech, behavior, or dress
      Synonyms:
      reserve diffidence silence demureness closeness modesty hesitation self-effacement taciturnity

    ارجاع به لغت reticence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reticence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reticence

    لغات نزدیک reticence

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return