افتادگی، فروتنی، تواضع، ناچیزانگاری خود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The actor's self-effacement was evident in his refusal to accept any awards or recognition for his performances.
افتادگی این بازیگر در امتناع او از پذیرش هر گونه جایزه یا تقدیری برای بازیهایش مشهود بود.
The teacher's self-effacement allowed her students to shine, as she never sought attention or praise for her teaching.
فروتنی معلم به شاگردانش امکان داد تا بدرخشند زیرا او هرگز به دنبال توجه یا تحسین برای تدریس خود نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-effacement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-effacement