خودتردیدی، تردید به خود، نبود اعتمادبهنفس، خودناباوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her self-doubt hindered her from pursuing her dreams.
خودتردیدیاش مانع از دنبال کردن رؤیاهایش شد.
The actress's self-doubt was evident in her nervous performance.
خودناباوری این بازیگر در بازی دستپاچهی او مشهود بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-doubt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-doubt