گذشتهی ساده:
reservedشکل سوم:
reservedسومشخص مفرد:
reservesوجه وصفی حال:
reservingشکل جمع:
reservesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در ذخیره، در پسانداز، در احتیاط
reserve the right (to do something)
حق خود را (برای انجام کاری) محفوظ نگهداشتن
1- (بهطور) نامحدود 2- بیتردید، بدون دودلی 3- (حراج) بدون بهای حداقل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reserve» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reserve