گذشتهی ساده:
preservedشکل سوم:
preservedسومشخص مفرد:
preservesوجه وصفی حال:
preservingشکل جمع:
preservesمحافظت کردن، صیانت کردن، نگهداری کردن، حفظ کردن، محفوظ نگه داشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
We must preserve our natural resources.
باید از منابع طبیعی محافظت کنیم.
Efforts to preserve the peace have failed.
تلاشها برای حفظ صلح و آرامش شکست خورد.
be preserved
به جا ماندن، سالم ماندن
he is well-preserved
خوب مانده، پیر نشده
نگه داشتن (حفظ مواد غذایی برای مدت طولانی با کنسرو کردن، خشک کردن، فریز کردن، نمک سود کردن، دودی کردن)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Jam is a common way to preserve fruit.
مربا یکی از روشهای رایج برای نگهداری میوهها است.
You can preserve meat by drying or smoking it.
میتوان گوشت را با خشککردن یا دودیکردن نگه داشت.
مربا
The best preserves are made with fresh fruit.
بهترین مرباها با میوههای تازه درست میشوند.
Her cupboard was full of jars of preserves.
کابینت او پر از شیشههای مربا بود.
peach preserve
مربای هلو
فعالیت اختصاصی، حوزهی ویژه، حیطه، منحصر به
In the past, science was largely the preserve of educated elites.
در گذشته، علم تا حد زیادی منحصر به نخبگان تحصیلکرده بود.
Politics is no longer just the preserve of men.
سیاست دیگر فقط در حیطهی اختصاصی مردان نیست.
انگلیسی آمریکایی منطقهی حفاظتشده، پناهگاه حیاتوحش
The government expanded the preserve to include more forested land.
دولت، منطقهی حفاظتشده را برای دربرگرفتن اراضی جنگلی بیشتر گسترش داد.
Visitors can take guided tours through the nature preserve.
بازدیدکنندگان میتوانند در پناهگاه حیاتوحش تورهای همراه با راهنما داشته باشند.
a wildlife preserve
محل نگهداری جانوران وحشی
برای آیندگان حفظ کردن/نگه داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «preserve» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preserve