آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ مهر ۱۴۰۴

    Can

    kən kən

    گذشته‌ی ساده:

    canned

    شکل سوم:

    canned

    سوم‌شخص مفرد:

    cans

    وجه وصفی حال:

    canning

    شکل جمع:

    cans

    معنی can | جمله با can

    auxiliary verb A1

    توانستن، قادر بودن، قدرت داشتن، امکان داشتن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Can you swim?

    می‌توانی شنا کنی؟

    I can't come tonight.

    امشب نمی‌توانم بیایم.

    auxiliary verb A1

    اجازه داشتن، مجاز بودن، توانستن، حق داشتن، امکان انجام کاری را داشتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Sorry, you can't smoke here!

    متأسفم، در اینجا نمی‌توانید سیگار بکشید!

    Visitors can enter the museum after 9 a.m.

    بازدیدکنندگان می‌توانند بعداز ساعت ۹ صبح وارد موزه شوند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    You can't jail innocent people!

    شما نمی‌بایستی مردم بی‌گناه را زندان بیفکنید!

    auxiliary verb informal

    توانستن (به‌صورت دستوری با عصبانیت)

    You can leave right now if you’re not going to help!

    اگه نمی‌خوای کمک کنی، همین الان می‌تونی بری!

    If you don’t like my cooking, you can make your own dinner!

    اگه از غذای من خوشت نمیاد، خودت برو غذات رو درست کن!

    auxiliary verb A1

    توانستن (برای درخواست)

    Can you call me when you arrive?

    می‌توانی وقتی رسیدی با من تماس بگیری؟

    Can you help me move this table?

    می‌توانی کمکم کنی این میز را جابه‌جا کنم؟

    auxiliary verb A2

    ممکن است، احتمال دارد

    These old bridges can be dangerous during heavy rain.

    این پل‌های قدیمی ممکن است هنگام باران شدید خطرناک باشند.

    The ceiling can collapse any time.

    سقف ممکن است هر لحظه فروریزد.

    auxiliary verb A1

    توانستن (برای پیشنهاد کمک)

    Can I take your coat?

    می‌توانم کتت را بگیرم؟

    Can I get you something to drink?

    می‌توانم چیزی برای نوشیدن بیاورم؟

    noun countable A2

    قوطی، قوطی کنسرو، حلبی

    can, قوطی، قوطی کنسرو، حلبی

    همچنین می‌توان از tin can استفاده کرد.

    در انگلیسی بریتانیایی از tin هم استفاده می‌شود.

    She took the tea out of the package and put it in a can.

    چای را از بسته درآورد و در قوطی ریخت.

    Don’t throw away the empty can; we can recycle it.

    قوطی خالی را دور نریز، می‌توانیم آن را بازیافت کنیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a can of beer

    یک قوطی آبجو

    a can of shoe polish

    قوطی واکس

    a milk can

    ظرف شیر

    noun countable

    قوطی (مقدار درون قوطی)

    در انگلیسی بریتانیایی از tin هم استفاده می‌شود.

    A can of soup is enough for two people.

    یک قوطی سوپ برای دو نفر کافی است.

    He finished half a can of beans before dinner.

    او قبل‌از شام نصف یک قوطی لوبیا خورد.

    noun countable

    قوطی، ظرف فلزی (معمولاً با در و دسته)

    در انگلیسی بریتانیایی از tin هم استفاده می‌شود.

    They stored water in metal cans during the trip.

    آن‌ها درطول سفر آب را در ظرف‌های فلزی نگهداری کردند.

    Be careful not to spill the can of gasoline.

    مواظب باش قوطی بنزین را نریزی.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a can of vegetable oil

    یک حلب روغن گیاهی

    a can of motor oil

    یک قوطی روغن ماشین

    noun countable informal

    باسن، کون، نشیمنگاه

    He needs a kick in the can to get moving.

    اون نیاز داره یه لگد به کونش بخوره تا حرکت کنه.

    He slipped and fell right on his can.

    اون لیز خورد و درست روی باسنش افتاد.

    noun plural slang

    هدفون

    When I wear my cans, I can focus without distractions.

    وقتی هدفونم را می‌زنم، می‌توانم بدون حواس‌پرتی تمرکز کنم.

    She bought new cans for her computer to play games better.

    او هدفون جدیدی برای کامپیوترش خرید تا بازی‌ها را بهتر تجربه کند.

    noun singular informal

    انگلیسی آمریکایی (the can) زندان، بازداشتگاه

    He spent five years in the can.

    او پنج سال زندان بود.

    The movie is about a man trying to escape from the can.

    فیلم درباره‌ی مردی است که سعی دارد از زندان فرار کند.

    noun singular informal

    انگلیسی آمریکایی (the can) توالت، دستشویی، سرویس بهداشتی

    She went to the can to wash her hands.

    او به سرویس بهداشتی رفت تا دست‌هایش را بشوید.

    The office only has one can for everyone.

    اداره فقط یک دستشویی برای همه دارد.

    verb - transitive

    کنسرو کردن، قوطی کردن

    My mother used to can tomatoes every summer.

    هر تابستان مادرم گوجه‌فرنگی در قوطی می‌کرد.

    We can the leftover soup to save it for later.

    ما سوپ باقی‌مانده را کنسرو می‌کنیم تا بعداً استفاده کنیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Fresh or canned green bean?

    لوبیا سبز تازه یا لوبیا سبز کنسروی؟

    verb - transitive informal

    انگلیسی آمریکایی بس کردن، سکوت کردن، دست برداشتن، تمام کردن (انجام کاری یا سروصدا کردن)

    Can it! You’re making too much noise.

    بس کن! داری خیلی سروصدا می‌کنی.

    He told them to can it during the meeting.

    به آن‌ها گفت درطول جلسه سکوت کنند.

    slang verb - transitive

    اخراج کردن، از کار برکنار کردن

    This teacher had been canned two years ago.

    این معلم را دو سال پیش بیرون کرده بودند.

    He got canned last month and is now looking for a new job.

    او ماه گذشته اخراج شد و اکنون دنبال شغل جدید است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد can

    1. noun container, usually metallic
      Synonyms:
      container receptacle package tin jar bucket vessel bottle canister aluminum pop top cannikin gutbucket gunboat
    1. noun toilet
      Synonyms:
      toilet restroom lavatory washroom john pot head water closet latrine privy throne potty johnny outhouse sandbox litter box
    1. noun buttocks
      Synonyms:
      butt behind backside seat posterior rump fanny tush hind end derrière fundament gluteus maximus
    1. verb preserve fruit, vegetable
      Synonyms:
      keep bottle put up
    1. verb be able
      Synonyms:
      can do could may manage be capable of be able to make it take care of commit be equal to be up to make the grade have it made cut the mustard be within one’s control lie in one’s power be within one’s area make out
      Antonyms:
      cannot
    1. verb fire from job
      Synonyms:
      fire dismiss sack discharge terminate let go expel bounce kick out boot ax give the heave ho
      Antonyms:
      hire employ

    Collocations

    can but

    فقط می‌تواند، ممکن است

    can not but

    ... چاره‌ای ندارد جز ...

    garbage can

    سطل آشغال

    as far as the eye can reach

    تا آنجا که چشم کار می‌کند

    as far as i can see

    تا آنجایی که من می‌بینم، به عقیده‌ی من، به‌نظر من

    Collocations بیشتر

    can use

    نیاز داشتن، احتیاج داشتن

    Idioms

    carry the can

    (انگلیس - عامیانه) تقصیر را به عهده گرفتن

    in the can

    (عامیانه) 1- تمام، کامل 2- ضبط یا فیلمبرداری شده؛ ولی هنوز به بازار نیامده

    can of worms

    شرایط بغرنج، وضعیت دشوار، مخمصه‌، وضعیت پردردسر و پیچیده

    can you beat this?

    از این بهتر می‌توانی؟، از من بهتر می‌توانی؟

    beggars can't be choosers

    دندان اسب پیشکشی را نباید شمرد، گدا حق انتخاب ندارد

    Idioms بیشتر

    i can't believe my eyes (or ears)

    نمی‌توانم آنچه را که می‌بینم (یا می شنوم) باور کنم

    as best one can

    به بهترین وجهی که شخص بتواند، تا آنجایی که مقدور باشد

    bite off more than one can chew

    لقمه‌ی بزرگتر از دهان خود برداشتن، بیشتر از توانایی خود کاری را به عهده گرفتن

    you can't have your cake and eat it too

    نمی‌تونی همه‌چیز رو با هم داشته باشی (نمی‌شه هم خدا رو بخوای، هم خرما رو)

    catch as catch can

    هرطوری که بشود، به هر وسیله

    if you can't fight them, join them

    اگر نمی‌توانی از پس آنها بر بیایی، به آنها بپیوند.

    can not help oneself

    از خودداری عاجز بودن، ناتوان بودن (در جلوگیری)، اختیار دست خود (کسی)نبودن

    one can't be in two places at once

    (آدم نمی‌تواند در آن واحد در دو جا باشد) با یک دست نمی‌توان دو هندوانه را بلند کرد

    you can say that again!

    خدا از دلت بشنود!، صددر صد موافقم!

    sometimes one can't see the wood for the trees

    گهگاه درخت‌ها نمی‌گذارند آدم جنگل را ببیند

    (you can't) teach an old dog new tricks

    به آدم پیر یا کهنه کار نمی‌شود روش تازه آموخت

    those who can, do; those who can't teach

    آنان که می‌توانند انجام می‌دهند و آنان که نمی‌توانند (آن را) تدریس می‌کنند

    what can't be cured must be endured

    درد لاعلاج را باید تحمل کرد

    can't help

    نتوانستن، کنترل نکردن، قادر نبودن، کاری نمی‌توان کرد، گریزی نیست، چاره‌ای نیست، راهی نیست، به‌ناچار، لاجرم

    you can lead a horse to water, but you can't make him drink

    نمی‌تونی کسی رو به انجام کاری مجبور کنی (می‌تونی به کسی پیشنهاد خوبی بدی، اما نمی‌تونی وادارش کنی که انجامش بده)

    سوال‌های رایج can

    معنی can به فارسی چی میشه؟

    کلمه "can" یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین فعل‌های modal در زبان انگلیسی است. این کلمه به معنای "توانستن" یا "قادر بودن" است و برای بیان قابلیت‌ها، مجوزها، و درخواست‌ها استفاده می‌شود. در ادامه به توضیحات و نکات جالب درباره "can" می‌پردازیم:

    معانی اصلی "can"

    - قابلیت: یکی از کاربردهای اصلی "can" بیان توانایی یا قابلیت فرد در انجام کاری است. به عنوان مثال، "I can swim" به معنای "من می‌توانم شنا کنم" است.

    - اجازه: "can" همچنین برای درخواست یا ارائه اجازه استفاده می‌شود. به عنوان مثال، "Can I go out?" به معنای "آیا می‌توانم بیرون بروم؟" است.

    - احتمال: در برخی موارد، "can" برای بیان احتمال یا امکان وقوع یک رویداد به کار می‌رود. به عنوان مثال، "It can rain tomorrow" به معنای "ممکن است فردا باران بیافتد" است.

    ساختار جملات

    فعل "can" به صورت یک فعل کمکی عمل می‌کند و به دنبال آن معمولاً یک فعل اصلی بدون "to" می‌آید. به عنوان مثال:

    - "She can speak three languages." (او می‌تواند سه زبان صحبت کند.)

    شکل منفی و سوالی

    - منفی: برای بیان منفی، "can" به "cannot" یا به طور مختصر "can't" تبدیل می‌شود. به عنوان مثال، "I can't drive." (من نمی‌توانم رانندگی کنم.)

    - سوالی: برای ساخت سوال، "can" در ابتدای جمله قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، "Can you help me?" (می‌توانی به من کمک کنی؟)

    تفاوت با دیگر فعل‌های modal

    "Can" با دیگر فعل‌های modal مانند "could"، "may" و "might" تفاوت‌هایی دارد:

    - Could: به عنوان گذشته "can" استفاده می‌شود و همچنین برای بیان احتمال‌های بیشتر و یا درخواست‌های مودبانه‌تر به کار می‌رود. مثلاً "Could you pass the salt?" (می‌توانی نمک را بدهی؟).

    - May: بیشتر برای بیان اجازه استفاده می‌شود و رسمی‌تر از "can" است. مثلاً "May I leave the room?" (آیا می‌توانم اتاق را ترک کنم؟).

    نکات جالب

    - استفاده در زبان محاوره: "Can" بسیار در زبان محاوره‌ای و غیررسمی استفاده می‌شود، در حالی که "may" و "might" معمولاً در زبان رسمی‌تر به کار می‌روند.

    - تفاوت‌های فرهنگی: در برخی فرهنگ‌ها، استفاده از "can" برای درخواست ممکن است غیررسمی یا بی‌ادبانه تلقی شود و در عوض از "may" یا "could" استفاده می‌شود.

    - حالت‌های خاص: در برخی موارد، "can" می‌تواند به معنای "اجازه داشتن" نیز به کار رود. مثلاً "You can stay here" به معنای "می‌توانی اینجا بمانی" است.

    گذشته‌ی ساده can چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده can در زبان انگلیسی canned است.

    شکل سوم can چی میشه؟

    شکل سوم can در زبان انگلیسی canned است.

    شکل جمع can چی میشه؟

    شکل جمع can در زبان انگلیسی cans است.

    وجه وصفی حال can چی میشه؟

    وجه وصفی حال can در زبان انگلیسی canning است.

    سوم‌شخص مفرد can چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد can در زبان انگلیسی cans است.

    ارجاع به لغت can

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «can» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/can

    لغات نزدیک can

    • - camshaft
    • - camus
    • - can
    • - can but
    • - can not but
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.