فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cut The Mustard

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal

انتظارات را برآورده کردن، از عهده‌ی کاری برآمدن، به‌خوبی کاری را انجام دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The team's performance didn't cut the mustard, leading to their early exit from the tournament.

عملکرد تیم انتظارات را برآورده نکرد و به خروج زودهنگام آن‌ها از مسابقات منجر شد.

Despite his confidence, he just couldn't cut the mustard during the final exams.

علی‌رغم اعتمادبه‌نفسش، او نتوانست در امتحانات نهایی عملکرد خوبی داشته باشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The new marketing strategy didn't cut the mustard, so they had to revise it.

استراتژی بازاریابی جدید به‌خوبی عمل نکرد، بنابراین آنها مجبور شدند که در آن تجدیدنظر کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cut the mustard

  1. idiom come up to expectations; reach the required standard

ارجاع به لغت cut the mustard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cut the mustard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cut-the-mustard

لغات نزدیک cut the mustard

پیشنهاد بهبود معانی